نوشته شده توسط : خانم نارنج

 

در دنیای امروز، بدن به عنوان یک ابزار بیان هویت، قدرت و تمایلات فردی، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. بدن‌نمایی ، به عنوان فعالیتی که در آن افراد از بدن خود به عنوان یک بوم برای نمایش هویت، اعتقادات و حتی اعتراض استفاده می‌کنند، به یکی از پدیده‌های پررنگ در فرهنگ معاصر تبدیل شده است.
این پدیده، که در قالب‌های مختلفی از جمله مد، هنر، فعالیت‌های اجتماعی و حتی اعتراضات سیاسی بروز می‌کند، پرسش‌های مهمی را در مورد ماهیت هویت، زیبایی، جنسیت و روابط اجتماعی مطرح می‌کند. آیا بدن‌نمایی صرفاً یک نمایش خودشیفته‌گونه است یا ابزاری برای بیان اعتراض و جستجوی هویت؟ آیا این پدیده به تقویت استانداردهای زیبایی غیر واقعی کمک می‌کند یا به چالش کشیدن آن‌ها؟
در این مقاله، قصد داریم به بررسی ابعاد مختلف پدیده بدن‌نمایی بپردازیم. از تاریخچه و ریشه‌های این پدیده تا تأثیرات آن بر فرهنگ و جامعه، از روانشناسی پشت این رفتار تا انتقادات و چالش‌هایی که این پدیده با آن روبرو است. با ما همراه باشید تا به درک عمیق‌تری از این پدیده پیچیده و چند وجهی دست یابیم.

تاریخچه بدن‌نمایی: از گذشته تا آینده

بدن‌نمایی، به عنوان فعالیتی که در آن افراد از بدن خود به عنوان یک بوم برای بیان هویت، اعتقادات و حتی اعتراض استفاده می‌کنند، ریشه‌های دوری در تاریخ بشر دارد. اگرچه مفهوم مدرن بدن‌نمایی با مفاهیم زیبایی‌شناسی و هویت فردی امروزی گره خورده است، اما ریشه‌های آن را می‌توان در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف در طول تاریخ جستجو کرد.

بدن‌نمایی در دوران باستان

آیین‌های مذهبی: در بسیاری از تمدن‌های باستانی، بدن به عنوان یک ابزار ارتباط با جهان روحانی و انجام آیین‌های مذهبی مورد استفاده قرار می‌گرفت. خالکوبی، تاتو، پیرسینگ و تغییر شکل بدن، همگی ریشه در این آیین‌ها دارند.

نمادهای اجتماعی: در جوامع طبقاتی، نوع لباس، آرایش و زیورآلات، نماد موقعیت اجتماعی افراد بود. بدن به عنوان یک ابزار برای نمایش ثروت، قدرت و جایگاه اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گرفت.

جنگجویان و ورزشکاران: در بسیاری از فرهنگ‌ها، جنگجویان و ورزشکاران با استفاده از آرایش جنگی، خالکوبی و تغییر شکل بدن، قدرت و شجاعت خود را نمایش می‌دادند.

بدن‌نمایی در دوران مدرن

جنبش‌های هنری: در قرن بیستم، هنرمندان از بدن خود به عنوان یک مدیوم هنری استفاده کردند. هنرمندانی مانند مارینا آبراموویچ با استفاده از بدن خود در اجراهای هنری، مرزهای هنر و بدن را به چالش کشیدند.

جنبش‌های اجتماعی: بدن‌نمایی به عنوان ابزاری برای اعتراض و بیان دیدگاه‌های سیاسی مورد استفاده قرار گرفت. فعالان حقوق زنان، حقوق همجنس‌گرایان و سایر جنبش‌های اجتماعی از بدن خود برای جلب توجه و ایجاد تغییر استفاده کردند.

صنعت مد و زیبایی: صنعت مد و زیبایی، بدن‌نمایی را به یک تجارت چند میلیارد دلاری تبدیل کرده است. تبلیغات و رسانه‌ها، استانداردهای زیبایی خاصی را ترویج می‌کنند که افراد را به تغییر بدن خود تشویق می‌کند.

فرهنگ عامه: ظهور رسانه‌های اجتماعی و اینترنت، باعث گسترش پدیده بدن‌نمایی و ایجاد زیرفرهنگ‌های مختلف شده است. اینفلوئنسرها و بلاگرها با نمایش بدن‌های ایده‌آل خود، بر میلیون‌ها نفر تأثیر می‌گذارند.

 

دلایل بدن‌نمایی

هویت: بدن‌نمایی می‌تواند به عنوان راهی برای بیان هویت فردی و تمایز از دیگران مورد استفاده قرار گیرد.

اعتراض: بدن‌نمایی می‌تواند ابزاری برای اعتراض به استانداردهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی باشد.

جذب توجه: بدن‌نمایی می‌تواند به عنوان راهی برای جلب توجه و افزایش محبوبیت مورد استفاده قرار گیرد.

خودبیانی: بدن‌نمایی می‌تواند ابزاری برای بیان احساسات، افکار و تجربیات درونی باشد.

بیماری‌های روانی: در برخی موارد، بدن‌نمایی می‌تواند نشانه‌ای از بیماری‌های روانی مانند اختلال شخصیت مرزی یا اختلال خوردن باشد.

 

تأثیرات روانشناختی بدن‌نمایی

بدن‌نمایی، به عنوان فعالیتی که در آن افراد از بدن خود به عنوان یک بوم برای بیان هویت، اعتقادات و حتی اعتراض استفاده می‌کنند، تأثیرات روانشناختی قابل توجهی بر افراد دارد. این تأثیرات می‌توانند مثبت، منفی و یا ترکیبی از هر دو باشند. در ادامه به برخی از مهم‌ترین این تأثیرات می‌پردازیم:

تأثیرات مثبت

افزایش اعتماد به نفس: بسیاری از افرادی که به بدن‌نمایی می‌پردازند، گزارش می‌دهند که این کار باعث افزایش اعتماد به نفس و پذیرش خودشان شده است.

کشف هویت: بدن‌نمایی می‌تواند به افراد کمک کند تا هویت خود را کشف کرده و آن را به صورت بصری بیان کنند.

کاهش اضطراب و افسردگی: برای برخی افراد، بدن‌نمایی می‌تواند یک مکانیسم مقابله‌ای با اضطراب و افسردگی باشد.

ارتباط اجتماعی: بدن‌نمایی می‌تواند به افراد کمک کند تا با افرادی که علایق مشابهی دارند، ارتباط برقرار کرده و جوامعی را تشکیل دهند.

خلاقیت و بیان هنری: بدن‌نمایی می‌تواند یک شکل از بیان هنری و خلاقیت باشد.

تأثیرات منفی

اختلالات خوردن: در برخی موارد، بدن‌نمایی می‌تواند به اختلالات خوردن مانند بی‌اشتهایی عصبی یا پرخوری عصبی منجر شود.

اختلالات شخصیت: افرادی که به بدن‌نمایی می‌پردازند، ممکن است دارای اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت نمایشی یا اختلال شخصیت مرزی باشند.

اعتیاد: برخی افراد ممکن است به بدن‌نمایی اعتیاد پیدا کنند و به طور مداوم به دنبال تغییرات جدید در بدن خود باشند.

فشار روانی: فشار برای حفظ ظاهر ایده‌آل و مقایسه خود با دیگران در شبکه‌های اجتماعی، می‌تواند به فشار روانی و اضطراب منجر شود.

خطرات جسمی: برخی از روش‌های بدن‌نمایی مانند جراحی‌های زیبایی و خالکوبی می‌تواند خطرات جدی برای سلامتی داشته باشد.

 

انواع بدن نمایی

 

1. تغییرات فیزیولوژیکی:

تاتو و خالکوبی: یکی از رایج‌ترین روش‌های بدن‌نمایی است که در آن طرح‌های مختلفی بر روی پوست حک می‌شود.

پیرسینگ: سوراخ کردن قسمت‌های مختلف بدن برای آویزان کردن زیورآلات.

برش‌های پوستی (کاتینگ): یک رفتار خودآزاری که در آن فرد با اشیاء تیز به پوست خود آسیب می‌رساند.

تغییرات جراحی: جراحی‌های زیبایی، تغییر جنسیت و سایر جراحی‌های تغییر شکل بدن.

کاشت اجسام خارجی: کاشت اجسامی مانند آهنربا، تراشه یا سایر مواد زیر پوست.

2. تغییرات موقتی:

آرایش: استفاده از لوازم آرایشی برای تغییر ظاهر صورت.

مدل مو: تغییر رنگ، کوتاه کردن یا بلند کردن مو، استفاده از اکستنشن و سایر روش‌های تغییر مدل مو.

لباس: انتخاب لباس‌هایی که با سبک شخصی و هویت فرد مطابقت داشته باشد.

لوازم جانبی: استفاده از زیورآلات، عینک، کلاه و سایر لوازم جانبی برای تکمیل ظاهر.

3. تغییرات رفتاری:

حرکات بدن: استفاده از حرکات بدن برای بیان احساسات و ایده‌ها.

زبان بدن: استفاده از زبان بدن برای انتقال پیام‌ها غیرکلامی.

رفتارهای نمادین: انجام رفتارهایی که نماد یک گروه اجتماعی یا اعتقادی خاص است.

4. تغییرات مرتبط با هویت جنسی و جنسیتی:

دراگ کوئین: مردانی که لباس‌های زنانه می‌پوشند و آرایش می‌کنند.

کراس‌درِسینگ: پوشیدن لباس‌های جنسیت مخالف.

ترنسجندر: افرادی که جنسیت خود را با جنسیت تعیین‌شده هنگام تولد متفاوت می‌دانند.

انگیزه‌های بدن‌نمایی

بیان هویت: بسیاری از افراد از طریق بدن‌نمایی به دنبال بیان هویت منحصر به فرد خود هستند.

اعتراض: بدن‌نمایی می‌تواند به عنوان یک ابزار اعتراض علیه استانداردهای اجتماعی و فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد.

جذب توجه: برخی افراد از بدن‌نمایی برای جلب توجه و افزایش محبوبیت استفاده می‌کنند.

ارتباط اجتماعی: بدن‌نمایی می‌تواند به افراد کمک کند تا با افرادی که علایق مشابهی دارند، ارتباط برقرار کرده و جوامعی را تشکیل دهند.

خودبیانی: بدن‌نمایی می‌تواند ابزاری برای بیان احساسات، افکار و تجربیات درونی باشد.

پوشش نقص‌ها: برخی افراد از بدن‌نمایی برای پوشاندن یا جبران نقص‌های ظاهری خود استفاده می‌کنند.

 

نکته مهم: بدن‌نمایی یک پدیده پیچیده و چند وجهی است و نمی‌توان آن را به یک عامل خاص نسبت داد. هر فرد دلایل خاص خود را برای بدن‌نمایی دارد و نوع بدن‌نمایی او نیز می‌تواند با توجه به شرایط و تغییرات زندگی تغییر کند.

منبع: ویکی رز



:: برچسب‌ها: بدن نمایی , اختلال هویت , انواع بدن نمایی ,
:: بازدید از این مطلب : 45
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 15 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : خانم نارنج



مروه شربینی زنی تحصیل‌کرده و متدین بود که به همراه همسر و فرزندش در آلمان زندگی می‌کرد. او برای ادامه تحصیل و زندگی بهتر به این کشور مهاجرت کرده بود. این زن که مصری بود در سال ۲۰۰۹ میلادی در شهر درسدن آلمان به طرز فجیعی به قتل رسید. این رویداد دلخراش، نه تنها جامعه آلمان، بلکه جهان اسلام و جوامع بین‌المللی را به شدت تکان داد و باعث شد تا موضوع اسلام‌هراسی و نژادپرستی با شدت بیشتری درجوامع جهانی مطرح شود.قتل مروه شربینی در پی یک نزاع حقوقی رخ داد. او در دادگاهی در آلمان به دلیل توهین به حجابش از سوی مردی روس‌تبار شکایت کرده بود. این مرد، به دلیل اظهارات نژادپرستانه و توهین‌آمیز علیه مروه، تحت پیگرد قانونی قرار گرفته بود. اما در جریان دادگاه، این مرد با چاقو به مروه حمله کرده و او را به قتل رساند. این جنایت هولناک، نشان از نفرت عمیق و تعصب این فرد نسبت به مسلمانان و به ویژه زنان محجبه داشت.

 

تأثیر قتل مروه شربینی بر جامعه بین‌المللی و مسلمانان

برخی از مهم‌ترین تأثیرات این قتل عبارتند از:

افزایش آگاهی عمومی نسبت به اسلام‌هراسی: قتل مروه شربینی باعث شد تا توجه جهانی به مسئله اسلام‌هراسی جلب شود و بسیاری از مردم در سراسر جهان نسبت به این پدیده حساس‌تر شوند.

تقویت احساس همبستگی در میان مسلمانان: این رویداد تلخ، باعث تقویت احساس همبستگی در میان مسلمانان سراسر جهان شد و آنها را به دفاع از حقوق خود و مبارزه با اسلام‌هراسی ترغیب کرد.

تشدید انتقادات از دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی: بسیاری از منتقدان، دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی را به دلیل عدم اقدام کافی برای مقابله با اسلام‌هراسی و نژادپرستی مورد انتقاد قرار دادند.

افزایش فعالیت‌های مدنی برای مقابله با اسلام‌هراسی: قتل مروه شربینی باعث شد تا بسیاری از فعالان مدنی و حقوق بشری، فعالیت‌های خود را برای مقابله با اسلام‌هراسی و ترویج گفتگوی بین‌الادیان تشدید کنند.

اسلام‌هراسی: ترس بی‌دلیل از اسلام و مسلمانان

اسلام‌هراسی یا اسلام‌ستیزی، پدیده‌ای است که با ترس، پیش‌داوری و تبعیض نسبت به اسلام و مسلمانان همراه است. این پدیده، بر پایهٔ اطلاعات نادرست، کلی‌گویی‌های نادرست و تعمیم‌های بی‌جا دربارهٔ اسلام و مسلمانان شکل می‌گیرد و منجر به رفتارهای منفی، تبعیض‌آمیز و گاه خشونت‌آمیز علیه مسلمانان می‌شود. 

علل اسلام‌هراسی

علل اسلام‌هراسی بسیار پیچیده و چندوجهی است و ریشه در عوامل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد. برخی از مهم‌ترین علل این پدیده عبارتند از:

ناآگاهی و اطلاعات نادرست: بسیاری از افراد به دلیل عدم آشنایی کافی با اسلام و فرهنگ اسلامی، تصورات نادرست و کلیشه‌ای دربارهٔ این دین دارند.

رسانه‌های گروهی: رسانه‌ها، به ویژه رسانه‌های اجتماعی، نقش مهمی در شکل‌دهی افکار عمومی دارند و می‌توانند با ارائه اخبار نادرست و مغرضانه، به تقویت اسلام‌هراسی کمک کنند.

رویدادهای تروریستی: اقدامات تروریستی که به نام اسلام انجام می‌شوند، تصویری منفی از اسلام و مسلمانان در ذهن بسیاری از افراد ایجاد می‌کند. 

تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی: تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی بین جوامع مسلمان و غیرمسلمان، می‌تواند منجر به سوءتفاهم و بی‌اعتمادی شود.

سیاست‌های برخی دولت‌ها: سیاست‌های برخی دولت‌ها، به ویژه در زمینه مهاجرت و پناهندگی، می‌تواند به افزایش اسلام‌هراسی دامن بزند.

 

پیامدهای اسلام‌هراسی

 

اسلام‌هراسی پیامدهای بسیار مخربی برای افراد، جوامع و حتی کشورها دارد. برخی از مهم‌ترین پیامدهای این پدیده عبارتند از:

 

تبعیض و خشونت علیه مسلمانان: اسلام‌هراسی می‌تواند منجر به تبعیض در زمینه‌های مختلف از جمله اشتغال، مسکن و آموزش شود و حتی به خشونت علیه مسلمانان منجر شود.

 

تقویت گروه‌های افراطی: اسلام‌هراسی می‌تواند به تقویت گروه‌های افراطی و تروریستی کمک کند و چرخه خشونت را تشدید کند.

 

تفرقه و شکاف اجتماعی: اسلام‌هراسی می‌تواند به ایجاد تفرقه و شکاف اجتماعی بین مسلمانان و غیرمسلمانان منجر شود و همزیستی مسالمت‌آمیز را دشوار کند.

 

تضعیف روابط بین‌المللی: اسلام‌هراسی می‌تواند به روابط بین‌المللی آسیب برساند و همکاری بین کشورها را دشوار کند.

 

مقابله با اسلام‌هراسی

 

برای مقابله با اسلام‌هراسی، باید به صورت چندجانبه عمل کرد. برخی از راهکارهای مقابله با این پدیده عبارتند از:

 

ترویج گفتگوی بین‌الادیان: گفتگو و تبادل نظر بین ادیان و مذاهب مختلف، می‌تواند به افزایش شناخت و درک متقابل کمک کند.

 

آموزش و پرورش: آموزش و پرورش صحیح و جامع دربارهٔ ادیان و فرهنگ‌ها، می‌تواند به کاهش پیش‌داوری‌ها و تعصبات کمک کند.

 

رسانه‌های مسئول: رسانه‌ها باید در ارائه اخبار و اطلاعات دقیق و بی‌طرفانه تلاش کنند و از دامن زدن به اسلام‌هراسی خودداری کنند.

 

همکاری دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی: دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی باید برای مقابله با اسلام‌هراسی و ترویج گفتگو و همزیستی مسالمت‌آمیز تلاش کنند.

 

فعالیت‌های مدنی: فعالان مدنی و حقوق بشری می‌توانند با برگزاری کارگاه‌ها، سمینارها و کمپین‌های مختلف، به افزایش آگاهی عمومی و مقابله با اسلام‌هراسی کمک کنند.

 

تاثیر این حادثه برمسلمانان آلمان

افزایش احساس ناامنی و ترس: یکی از مهم‌ترین تأثیرات این حادثه، افزایش احساس ناامنی و ترس در میان مسلمانان آلمان بود. بسیاری از مسلمانان پس از این حادثه، نگران امنیت خود و خانواده‌هایشان شدند و احساس کردند که در جامعه آلمان مورد پذیرش کامل قرار نمی‌گیرند.

تقویت هویت اسلامی: این رویداد باعث شد تا بسیاری از مسلمانان به هویت اسلامی خود بیشتر افتخار کنند و به همبستگی بیشتری با یکدیگر احساس کنند. آن‌ها احساس کردند که باید برای دفاع از حقوق خود و مبارزه با اسلام‌هراسی متحد شوند.

تغییر در نگرش به جامعه آلمان: بسیاری از مسلمانان پس از این حادثه، نگرش منفی‌تری نسبت به جامعه آلمان پیدا کردند. آن‌ها احساس کردند که جامعه آلمان به اندازه کافی برای محافظت از آن‌ها تلاش نمی‌کند و ارزش‌های اسلامی در این جامعه مورد احترام قرار نمی‌گیرد.

افزایش فعالیت‌های مدنی: قتل مروه شربینی باعث شد تا مسلمانان در آلمان فعال‌تر شوند و برای دفاع از حقوق خود و مبارزه با اسلام‌هراسی، سازمان‌ها و گروه‌های مختلفی را تشکیل دهند.

تقویت گفتمان‌های داخلی در جامعه مسلمانان: این حادثه باعث شد تا گفتمان‌های داخلی در جامعه مسلمانان آلمان درباره هویت، تعلق و نقش آن‌ها در جامعه تقویت شود.

 

عواقب بلندمدت این حادثه:

 

تشدید شکاف بین مسلمانان و غیرمسلمانان: این حادثه به شکاف موجود بین مسلمانان و غیرمسلمانان در آلمان دامن زد و باعث شد تا اعتماد متقابل بین این دو گروه کاهش یابد.

 

تشدید رادیکالیسم: در برخی موارد، این حادثه باعث شد تا برخی از جوانان مسلمان به گروه‌های رادیکال گرایش پیدا کنند.

 

تغییر در سیاست‌های دولت آلمان: این حادثه باعث شد تا دولت آلمان به اهمیت مبارزه با اسلام‌هراسی و ترویج گفتگوی بین‌الادیان پی ببرد و در نتیجه، سیاست‌های خود را در این زمینه تغییر دهد.

 

اسلام‌هراسی، پدیده‌ای چندوجهی است که ریشه‌های تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد. این پدیده در سراسر اروپا گسترش یافته است، اما با وجود شباهت‌های فراوان، هر کشور اروپایی ویژگی‌های خاص خود را در زمینه اسلام‌هراسی دارد.

 

عوامل مشترک در گسترش اسلام‌هراسی در اروپا

 

رویدادهای تروریستی: حملات تروریستی که به نام اسلام انجام می‌شوند، تصویری منفی از اسلام و مسلمانان در ذهن بسیاری از افراد ایجاد می‌کنند و به تقویت اسلام‌هراسی کمک می‌کنند.

مهاجرت و پناهندگی: موج مهاجرت و پناهندگی به اروپا، به ویژه پس از بحران سوریه، باعث افزایش نگرانی‌ها در مورد امنیت و هویت ملی در برخی از کشورهای اروپایی شده است.

بیکاری و نابرابری اقتصادی: مشکلات اقتصادی، بیکاری و نابرابری اجتماعی، می‌توانند به افزایش تنش‌های اجتماعی و تقویت احساسات ناسیونالیستی و اسلام‌هراسی کمک کنند.

رسانه‌های گروهی: رسانه‌ها، به ویژه رسانه‌های اجتماعی، نقش مهمی در شکل‌دهی افکار عمومی دارند و می‌توانند با ارائه اخبار نادرست و مغرضانه، به تقویت اسلام‌هراسی کمک کنند.

سیاست‌های پوپولیستی: سیاستمداران پوپولیست با بهره‌برداری از احساسات ناسیونالیستی و ترس از بیگانگان، به تقویت اسلام‌هراسی کمک می‌کنند.

 

عوامل متمایز در گسترش اسلام‌هراسی در اروپا

 

تاریخچه روابط با جهان اسلام: تاریخچه روابط هر کشور اروپایی با جهان اسلام، می‌تواند بر شدت و نوع اسلام‌هراسی در آن کشور تأثیر بگذارد. برای مثال، کشورهایی که در گذشته با مسلمانان درگیر جنگ‌های طولانی بوده‌اند، ممکن است سطح اسلام‌هراسی بالاتری داشته باشند.

 

ساختار اجتماعی و فرهنگی: ساختار اجتماعی و فرهنگی هر کشور، بر نحوه شکل‌گیری و گسترش اسلام‌هراسی در آن کشور تأثیر می‌گذارد. برای مثال، در کشورهایی که تنوع فرهنگی بالایی دارند، اسلام‌هراسی ممکن است کمتر رایج باشد.

 

سیاست‌های دولت: سیاست‌های دولت در زمینه مهاجرت، ادغام و مقابله با تبعیض، می‌تواند بر شدت و نوع اسلام‌هراسی تأثیر بگذارد.

 

نقش گروه‌های افراطی: فعالیت گروه‌های افراطی راست‌گرا و نژادپرست، می‌تواند به تقویت اسلام‌هراسی کمک کند.

 

نمونه‌هایی از تفاوت‌های اسلام‌هراسی در کشورهای اروپایی

 

فرانسه: در فرانسه، اسلام‌هراسی به دلیل تاریخچه استعماری این کشور در شمال آفریقا و همچنین حضور یک جمعیت مسلمان قابل توجه، شکل خاصی به خود گرفته است.

 

آلمان: در آلمان، اسلام‌هراسی به دلیل موج مهاجرت پس از جنگ جهانی دوم و همچنین فعالیت گروه‌های راست‌گرا، شدت گرفته است.

 

بریتانیا: در بریتانیا، اسلام‌هراسی به دلیل تنوع فرهنگی و قومی این کشور، شکل پیچیده‌تری به خود گرفته است.

 

راهکارهای مقابله با اسلام‌هراسی در اروپا

 

ترویج گفتگوی بین‌الادیان: گفتگو و تبادل نظر بین ادیان و مذاهب مختلف، می‌تواند به افزایش شناخت و درک متقابل کمک کند.

 

آموزش و پرورش: آموزش و پرورش صحیح و جامع دربارهٔ ادیان و فرهنگ‌ها، می‌تواند به کاهش پیش‌داوری‌ها و تعصبات کمک کند.

 

رسانه‌های مسئول: رسانه‌ها باید در ارائه اخبار و اطلاعات دقیق و بی‌طرفانه تلاش کنند و از دامن زدن به اسلام‌هراسی خودداری کنند.

 

سیاست‌های حمایتی از مسلمانان: دولت‌ها باید سیاست‌هایی را اتخاذ کنند که به ادغام مسلمانان در جامعه کمک کند و از حقوق آن‌ها محافظت کند.

 

مبارزه با گروه‌های افراطی: مقابله با فعالیت‌های گروه‌های افراطی و نژادپرست، می‌تواند به کاهش اسلام‌هراسی کمک کند.

 

در نهایت، باید گفت که اسلام‌هراسی یک چالش پیچیده و چندوجهی است که نیازمند تلاش‌های مشترک همه افراد و نهادها برای مقابله با آن است.

منبع :ویکی رز

 



:: برچسب‌ها: اسلام ستیزی , دادگاه آلمان , مروه شربینی ,
:: بازدید از این مطلب : 42
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 14 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : خانم نارنج
 

بدن‌نمایی، به عنوان یک پدیده اجتماعی و فرهنگی، در سال‌های اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفته است. این پدیده، که به نمایش آگاهانه یا ناخودآگاه بدن در فضاهای عمومی و مجازی اطلاق می‌شود، ابعاد مختلفی را در بر می‌گیرد که از جمله آن‌ها می‌توان به جنبه‌های روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی اشاره کرد.بدن‌نمایی یک پدیده پیچیده است که عوامل متعددی در آن نقش دارند. برای مقابله با پیامدهای منفی آن، نیازمند یک رویکرد چندجانبه هستیم که شامل آموزش، آگاهی‌سازی، حمایت اجتماعی و تنظیم قوانین باشد.رسانه‌های اجتماعی به عنوان پلتفرم‌هایی قدرتمند، نقش بسیار مهمی در شکل‌دهی به نگرش افراد نسبت به بدن و بدن‌نمایی ایفا می‌کنند. این پلتفرم‌ها با ایجاد فضایی برای نمایش خود و مقایسه با دیگران، به طور مستقیم و غیرمستقیم بر تصویر بدن و رفتارهای مرتبط با آن تاثیر می‌گذارند.

 

ابعاد مختلف بدن‌نمایی

 

روانشناختی: بدن‌نمایی می‌تواند به عنوان یک مکانیسم مقابله‌ای، جستجوی توجه، یا ابراز هویت جنسیتی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، می‌تواند با اختلالات خوردن و نارضایتی از بدن مرتبط باشد.

 

اجتماعی: بدن‌نمایی در جامعه به عنوان یک ابزار برای کسب محبوبیت، تأیید اجتماعی و ایجاد هویت اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. همچنین، می‌تواند به عنوان یک شکل از فشار اجتماعی برای تطابق با استانداردهای زیبایی شناختی حاکم عمل کند.

 

فرهنگی: بدن‌نمایی تحت تأثیر فرهنگ، ارزش‌ها و باورهای جامعه قرار دارد. در برخی فرهنگ‌ها، بدن‌نمایی به شدت محدود شده و در برخی دیگر، به عنوان یک شکل از آزادی بیان و خودبیانی پذیرفته شده است.

 

اقتصادی: بدن‌نمایی می‌تواند به عنوان یک ابزار بازاریابی و تبلیغاتی مورد استفاده قرار گیرد. صنعت مد، زیبایی و تناسب اندام از این پدیده برای فروش محصولات خود بهره می‌برد.

 

دلایل افزایش بدن‌نمایی در دنیای مدرن

 

رسانه‌های اجتماعی: گسترش شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های اشتراک‌گذاری محتوا، فرصت‌های بی‌نظیری را برای نمایش بدن فراهم کرده است.

 

استانداردهای زیبایی غیر واقعی: رسانه‌ها و صنعت مد، استانداردهای زیبایی غیر واقعی و دست‌نیافتنی را تبلیغ می‌کنند که افراد را تحت فشار قرار می‌دهد تا به این استانداردها دست یابند.

 

فردگرایی و خودشیفتگی: افزایش فردگرایی و تمرکز بر خود، باعث شده است که افراد بیشتر به ظاهر خود اهمیت دهند و بدن‌نمایی را به عنوان راهی برای جلب توجه و تأیید دیگران انتخاب کنند.

 

جنسی‌سازی بدن: جنسی‌سازی بدن در فرهنگ عامه، باعث شده است که بدن به عنوان یک شیء جنسی دیده شود و بدن‌نمایی به عنوان ابزاری برای جذب توجه جنسی مورد استفاده قرار گیرد.

 

پیامدهای بدن‌نمایی

 

اختلالات روانی: بدن‌نمایی می‌تواند منجر به بروز اختلالات روانی مانند اختلالات خوردن، افسردگی و اضطراب شود.

 

روابط اجتماعی: بدن‌نمایی بیش از حد می‌تواند بر روابط اجتماعی فرد تأثیر منفی بگذارد و باعث ایجاد حسادت، رقابت و تنش شود.

 

سلامت جسمانی: تلاش برای دستیابی به استانداردهای زیبایی غیر واقعی، می‌تواند منجر به اختلالات خوردن، استفاده از مواد مخدر و جراحی‌های زیبایی شود که عواقب جدی برای سلامتی دارند.

 

تبعیض جنسیتی: بدن‌نمایی اغلب زنان را تحت فشار بیشتری قرار می‌دهد تا به استانداردهای زیبایی خاصی دست یابند که می‌تواند به تبعیض جنسیتی دامن بزند.

 

 

تاثیر رسانه‌های اجتماعی بر بدن‌نمایی: نگاهی عمیق به پدیده عصر حاضر

 

ایجاد استانداردهای زیبایی غیر واقعی: رسانه‌های اجتماعی مملو از تصاویری از افراد با اندام‌های ایده‌آل و چهره‌های بی‌نقص است که اغلب با استفاده از فیلترها و نرم‌افزارهای ویرایش عکس، دستکاری شده‌اند. این تصاویر، استانداردهای زیبایی غیر واقعی و دست‌نیافتنی را در ذهن کاربران ایجاد می‌کنند و آن‌ها را تحت فشار قرار می‌دهند تا به این استانداردها برسند.

 

مقایسه اجتماعی: یکی از ویژگی‌های اصلی رسانه‌های اجتماعی، امکان مقایسه خود با دیگران است. کاربران مدام در حال مقایسه ظاهر خود با ظاهر افراد دیگری هستند که در شبکه‌های اجتماعی فعالیت می‌کنند. این مقایسه‌ها می‌تواند منجر به احساس حقارت، نارضایتی از بدن و تلاش برای تغییر ظاهر شود.

 

تأیید اجتماعی: بدن‌نمایی در رسانه‌های اجتماعی می‌تواند به عنوان راهی برای جلب توجه و تأیید دیگران مورد استفاده قرار گیرد. لایک‌ها، کامنت‌های مثبت و تعداد دنبال‌کنندگان زیاد، می‌تواند به افراد احساس خوبی بدهد و آن‌ها را تشویق کند تا بیشتر به نمایش بدن خود بپردازند.

 

فیلترها و ویرایش عکس: فیلترها و نرم‌افزارهای ویرایش عکس به کاربران این امکان را می‌دهند تا به راحتی ظاهر خود را تغییر دهند و تصاویری بی‌نقص از خود منتشر کنند. این امر می‌تواند باعث ایجاد یک چرخه معیوب شود که در آن افراد برای حفظ تصویر ایده‌آل خود، به استفاده مداوم از این ابزارها وابسته شوند.

 

 

نقش والدین و مربیان در مقابله با بدن‌نمایی

 

والدین و مربیان به عنوان الگوهای اصلی کودکان و نوجوانان، نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری نگرش آن‌ها نسبت به بدن و مقابله با پدیده بدن‌نمایی دارند. در زیر به برخی از نقش‌های کلیدی آن‌ها اشاره می‌کنیم:

 

1. ایجاد محیطی سالم و مثبت:

 

توجه به سلامت روانی: ایجاد محیطی امن و حمایتی که در آن کودکان احساس کنند می‌توانند آزادانه احساسات خود را ابراز کنند.

 

گفتگوی باز: ایجاد فضایی برای گفتگوی باز و صادقانه در مورد بدن، زیبایی، و اهمیت سلامت روانی.

 

تقویت اعتماد به نفس: کمک به کودکان برای شناخت نقاط قوت خود و تقویت اعتماد به نفس آن‌ها.

 

2. آموزش صحیح در مورد تصویر بدن:

 

تاکید بر تنوع بدن: آموزش اینکه بدن‌ها در شکل‌ها و اندازه‌های مختلفی وجود دارند و همه آن‌ها زیبا هستند.

 

انتقاد از استانداردهای زیبایی غیر واقعی: کمک به کودکان برای درک اینکه تصاویر منتشر شده در رسانه‌های اجتماعی اغلب ویرایش شده و واقعی نیستند.

 

تاکید بر سلامت: آموزش اینکه سلامت مهم‌تر از زیبایی است و باید به سلامتی خود اهمیت داد.

 

3. الگو بودن:

 

داشتن یک تصویر بدنی مثبت: والدین و مربیان باید خودشان الگوی خوبی برای کودکان باشند و تصویر مثبتی از بدن خود داشته باشند.

 

توجه به تغذیه سالم و فعالیت بدنی: تشویق کودکان به تغذیه سالم و فعالیت بدنی منظم.

 

پرهیز از قضاوت در مورد ظاهر دیگران: نشان دادن احترام به تنوع بدنی و پرهیز از قضاوت در مورد ظاهر دیگران.

 

4. محدود کردن زمان استفاده از رسانه‌های اجتماعی:

 

نظارت بر محتوای مصرفی: نظارت بر محتوایی که کودکان در رسانه‌های اجتماعی مشاهده می‌کنند و محدود کردن دسترسی آن‌ها به محتوای نامناسب.

 

تعامل با فرزندان در فضای مجازی: ایجاد ارتباط با فرزندان در فضای مجازی و گفتگو در مورد تجربیات آن‌ها.

 

5. همکاری با مدرسه و جامعه:

 

شرکت در برنامه‌های آموزشی: شرکت در برنامه‌های آموزشی که به والدین و مربیان کمک می‌کند تا با چالش‌های مربوط به تصویر بدن و بدن‌نمایی مقابله کنند.

 

همکاری با مدرسه: همکاری با مدرسه برای ایجاد برنامه‌های آموزشی در مورد تصویر بدن و سلامت روان.

 

6. مراجعه به متخصص در صورت نیاز:

 

مشاوره: در صورت مشاهده علائم اختلالات خوردن یا مشکلات جدی در ارتباط با تصویر بدن، به دنبال کمک حرفه‌ای باشید.

 

 

دلایل بدن‌نمایی در نوجوانان

 

جستجوی هویت: نوجوانان در دوره نوجوانی به دنبال یافتن هویت خود هستند و بدن‌نمایی می‌تواند راهی برای ابراز وجود و کشف خود باشد.

 

فشار همسالان: فشار همسالان برای داشتن ظاهری خاص و جذاب، می‌تواند نوجوانان را به سمت بدن‌نمایی سوق دهد.

 

استانداردهای زیبایی غیر واقعی: رسانه‌های اجتماعی و تبلیغات، استانداردهای زیبایی غیر واقعی و دست‌نیافتنی را به نوجوانان القا می‌کنند که می‌تواند باعث نارضایتی آن‌ها از بدن خود شود.

 

جلب توجه: برخی نوجوانان با بدن‌نمایی به دنبال جلب توجه و محبوبیت در میان همسالان خود هستند.

 

مشکلات روانی: در برخی موارد، بدن‌نمایی می‌تواند نشانه‌ای از مشکلات روانی مانند کمبود اعتماد به نفس، افسردگی یا اضطراب باشد.

راهکارهای مقابله با پیامدهای منفی بدن‌نمایی

 

آموزش رسانه‌ای: آموزش رسانه‌ای به افراد کمک می‌کند تا بتوانند پیام‌های رسانه‌ها را به صورت انتقادی تحلیل کنند و از تأثیر منفی استانداردهای زیبایی غیر واقعی بر خود آگاه شوند.

 

ترویج تصویر بدنی مثبت: ترویج تصویر بدنی مثبت به افراد کمک می‌کند تا بدن خود را به عنوان یک کل و نه صرفاً یک شیء زیبایی شناختی بپذیرند.

 

حمایت اجتماعی: ایجاد جوامع حمایتی که در آن افراد بتوانند بدون قضاوت در مورد ظاهر خود صحبت کنند، می‌تواند به کاهش فشارهای روانی ناشی از بدن‌نمایی کمک کند.

 

تنظیم قوانین: تنظیم قوانینی برای محدود کردن نمایش بدن در برخی فضاها و جلوگیری از تبلیغ استانداردهای زیبایی غیر واقعی، می‌تواند به کاهش تأثیرات منفی بدن‌نمایی کمک کند.

 

منبع : ویکی رز

 

 


:: برچسب‌ها: بدن نمایی , نمایش بدن , مدگرایی ,
:: بازدید از این مطلب : 63
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 12 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : خانم نارنج

 

مروه شربینی، زنی مصری بود که در سال ۲۰۰۹ میلادی به دلیل اعتقادات مذهبی و حجابش در دادگاهی در آلمان به طرز فجیعی به قتل رسید. این حادثه تلخ، موجی از خشم و اعتراض را در سراسر جهان برانگیخت و به نمادی از نژادپرستی، اسلام‌هراسی و تبعیض علیه زنان تبدیل شد.مروه شربینی در آلمان مشغول به تحصیل بود و به همراه همسرش زندگی می‌کرد. او به دلیل توهین به حجابش توسط مردی به نام الکس دبلیو، در دادگاهی در درسدن آلمان، از او شکایت کرده بود. اما در جریان دادگاه، این مرد با چاقو به مروه و همسرش حمله کرد. مروه در مقابل چشمان همسر و فرزند خردسالش به قتل رسید..مروه شربینی تنها یک قربانی نبود. او به نمادی از مقاومت در برابر ظلم و ستم تبدیل شد. او به ما یادآوری می‌کند که هنوز هم در جهان افرادی هستند که به دلیل اعتقاداتشان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند و ما باید برای ایجاد یک دنیای عادلانه‌تر و برابرتر تلاش کنیم.

برای مطالعه بیشتر به ویکی رز مراجعه کنید.

شهیده حجاب مروه شربینی را بیشتر بشناسیم

10 سالی از این حادثه می‌گذرد اما انگار همین امروز رخ داده است، هنوز هم نام مروه شربینی به عنوان “شهیده حجاب” بر زبان‌ها است.

قتل یک بانوی محجبه در مقابل چشمان همسر و فرزندش، خبر تکان دهنده‌ای بود که در سال 2009 در دنیا منعکس شد و عکس‌العمل جهان اسلام و هر انسان آزاده‌ای را به خود جلب کرد.

این اتفاق هولناک در یک خیابان خلوت و یا در منزل شخصی مروه رخ نداده بود بلکه در دادگاه و در حضور قاضی و ده‌ها پلیس بود که این بانوی مسلمان با ضربات چاقو، توسط مردی که قبلا شربینی از او به خاطر توهین‌هایش شکایت کرده بود، شهید شد.

شاید باور کردن این موضوع سخت باشد که یک شهروند مسلمان به خاطر حجاب و اعتقاداتش در قلب اروپا که مدعی آزادی و قانون مداری است، آن هم در دل یک دستگاه قانونی، به راحتی توسط مجرمی که از او شکایت شده و محکوم است، مورد تعرض قرار گرفته و شهید می‌شود.

 قتل مروه شربینی  ؛نقض حقوق بشر

نه داستان و نه افسانه‌ای در کار است بلکه این واقعه نیز چهره واقعی مدعیان حقوق بشر را نشان می‌دهد؛ حتی یک زن مسلمان که برای دادخواهی در دستگاه قانونی یک کشور اروپایی حاضر می‌شود، از امنیت برخوردار نیست.

با گذشت ده سال از شهادت این بانوی محجبه مروری بر آنچه که به این بانو گذشته است داریم؛ مروه شربینی، یک زن مصری و ساکن آلمان در سال 2009 و در جریان دادگاهی در درسدن آلمان توسط یک آلمانی روس‌تبار به نام “آلکس وینز"، که قبلاً از وی به دلیل توهین شکایت کرده بود، کشته شد.

مرد چاقوکش جلوی چشم قاضی با 18 ضربه، او را که سه‌ماهه باردار بود از پا در آورد. شوهر مروه برای نجات همسرش به سمت او شتافت اما توسط پلیس آلمان مورد تیراندازی قرار گرفت.

آلکس وینز به دلیل توهین به شربینی در دادگاه حاضر شده بود؛ در سال 2008 وینز به مدت چندین دقیقه در پارکی که شربینی با پسرش به آنجا رفته بود به وی توهین کرده و دشنام داده بود. شربینی متعاقب الفاظ رکیک و رفتار تهاجمی وینز از پلیس درخواست کمک کرده بود و در محاکمه متعاقب آن وینز به پرداخت جریمه مالی محکوم شده بود. وینز در یکی از دادگاه‌های تجدید نظر گفته بود: “اینها [مسلمانان] انسان نیستند و بنابراین نمی‌توانند مورد توهین قرار گیرند.”

پوشش خبری این رویداد تکان‌دهنده توسط رسانه‌های آلمانی بسیار ضعیف بود تا جایی که نویسنده روزنامه گاردین انگلستان در مقاله‌ای نوشت: “رسانه‌های آلمانی در ابتدا در صفحات پشتی خود به این رویداد پرداختند و پس از اعتراضات شدید هزاران مصری در قاهره بود که دولت فدرال آلمان، که تقریبا به مدت یک هفته سکوت کرده بود، در بیانیه‌ای تأسف خود را از این حادثه اعلام کرد.”

شورای مرکزی مسلمانان در آلمان متعاقب این جنایت اعلام کرد که قتل شربینی نتیجه افزایش “اسلام‌هراسی” بوده که در اینترنت به وضوح قابل مشاهده است. در جریان تشییع شربینی 2 هزار مسلمان از شهر دردسن حضور داشتند.

در جولای 2010، یک سال پس از قتل شربینی،‌ یکی از انجمن‌های شهری در دردسن مجسمه‌های 18 چاقو را به عنوان نماد 18 ضربه‌ای که به شربینی وارد آمد در اماکن مختلف شهر به صورت موقتی نصب کرد؛ حتی این نمادها نیز از هجوم نژادپرستان در امان نماندند و برخی از آنها تخریب شدند.

 

مردم ایران سکوت نکردند

وزارت امور خارجه ایران این واقعه را شهادت ناجوانمردانه خواند و ضمن محکوم کردن آن، آن را مخالف اصول و ارزش‌های انسانی و نشانه‌ای از گسترش فضای تنفر از اقلیت‌های نژادی در غرب خواند.

دولت ایران در یک روز سفرای آلمان و ایتالیا را احضار کرد که احضار سفیر آلمان به دلیل همین واقعه و احضار سفیر ایتالیا به دلیل آنچه “سرکوب شدید تظاهر کنندگان” خوانده شده احضار شدند.

در نمازجمعه تهران مردم طی تظاهراتی، بطور نمادین پیکر شربینی را تشییع کردند، دانشجویان عدالتخواه نیز در این قبال به موضعگیری پرداختند، آن‌ها ضمن محکوم کردن نقض حقوق بشر، آزادی‌های مذهبی و حقوق شهروندی در آلمان، قتل مسلمانان را ادامهٔ پروژه اسلام ستیزی در غرب دانسته و از مسئولان دولت آلمان خواستار پایان بخشی به رویه نقض ادعاهای حقوق بشری و آزادی‌های مذهبی را خواستار شده و خواهان محاکمهٔ عاملان قتل شهیده حجاب شدند. همچنین این دانشجویان تجمعی اعتراضی در مقابل سفارت آلمان در ایران برگزار کردند.

چرا قتل مروه شربینی بازتاب گسترده‌ای داشت؟

قتل مروه شربینی به دلایل زیر بازتاب گسترده‌ای در جهان داشت:

نژادپرستی و اسلام‌هراسی: این قتل به عنوان نمادی از نژادپرستی و اسلام‌هراسی در برخی از جوامع غربی تلقی شد.

تبعیض علیه زنان: قتل مروه شربینی به عنوان نمونه‌ای از تبعیض علیه زنان به دلیل اعتقادات مذهبی‌شان مطرح شد.

اهمیت حجاب: این حادثه باعث شد که بحث در مورد اهمیت حجاب و آزادی مذهبی در سطح جهانی مطرح شود.

نقص در سیستم قضایی آلمان: بسیاری معتقدند که سیستم قضایی آلمان در رسیدگی به این پرونده کوتاهی کرده است و به اندازه کافی به موضوع نژادپرستی و اسلام‌هراسی توجه نکرد.

بیانات رهبری درباره شهیده حجاب

آن دختر خانم جوان عرب را که مثلاً فرض کنید که مقنعه داشته یا پوشیه داشته، به‌خاطر حجابش میزنند میکشند و هیچ‌کس اصلاً دنبال هم نمیکند؛ حالا گفتند یک مجازاتی [کردند]؛ آدم فکر نمیکند که خیلی جدّی اینها تعقیب میشود؛ واقعاً تعقیب هم نمی‌کنند. در جاهای دیگر هم همین‌جور؛ در آمریکا و جاهای دیگر و کشورهای دیگر هم متأسّفانه همین‌جور است؛ که خب، اینها مدّعی حقوق بشر هم هستند! اینها را مقایسه کنند با آنچه در ایران می‌گذرد. این چنین چیزی در ایران سابقه ندارد؛ یعنی در دوران اسلامی و جمهوری اسلامی، تعرّض به غیرمسلمان از سوی مسلمان‌ها هیچ سابقه‌ای ندارد. همان جوان حزب‌اللّهی تند و داغ هم هرگز به خودش اجازه نمی‌دهد که به یک غیر مسلمانی تهاجم و حمله بکند و مانند اینها.

(۱۳۹۳/۱۱/۰۶ ،بیانات در دیدار نمایندگان اقلیت‌های مذهبی کشور در مجلس شورای اسلامی‌)

 

با وجود اینکه دشمن ابزارهای زیادی را برای تضعیف عفاف و حجاب در جوامع به کار گرفته است اما به وضوح مشخص است که بانوان در هر نقطه‌ای از جهان به دنبال حفظ حریم و دفاع از پوشش خود هستند.

این نگاه و اعتقاد که نشان از کمال در جوامع بشری دارد، مانند یک چشمه زلال در تلاطم و هجوم انواع تبلیغات مسموم که توسط منفعت طلبان رخ می‌دهد، جوشیدن گرفته و مسیر خود را پیدا کرده است به گونه‌ای که امروز عطر خوش گرایش به حجاب و عفاف را در گستره جهانی استشمام می کنیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

   

   

    

    

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: مروه شربینی , شهیده حجاب , حقوق بشر ,
:: بازدید از این مطلب : 37
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 12 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : خانم نارنج

 

 

سالهاست که آزادی‌های بی‌حدوحصر و خواسته‌های دور از شأن انسانی باعث بروز  ناهنجاری‌های فرهنگی ــ اجتماعی همچون بردگی در جوامع غربی شده است؛ بسیاری از کارشناسان تاکید دارند که این‌گونه ناهنجاری‌ها برگرفته از توسعه‌یافتگی بدون توجه به کرامت انسان است.یک نمونه از این امر پدیده انسان سگ نما است.

الگوی رفتاری این گروه به‌گونه‌ای است که لباس‌هایی مانند سگ می‌پوشند و مثل این حیوان رفتار می‌کنند؛ این توله‌سگ‌های انسانی، مردانی همجنسگرا هستند که تمایلات جنسی خود را مانند یک حیوان در جامعه به معرض نمایش می‌گذارند.

 

برای مطالعه بیشتر به ویکی رز مراجعه کنید.

 

پدیده انسان سگ نما چیه؟

 

آزادی بی‌قید و شرط و بی‌بندوباری در غرب هر روز شگفتی تازه‌ای خلق می‌کند تا جایی که 10 هزار «انسان‌ سگ‌نما» تنها در انگلیس وجود دارد؛ پدیده‌ای شرم‌آور که در اروپا و آمریکا در حال گسترش است.، دنیای عجیبی شده و هر روز آزادی بی‌حد و حصر و افسارگسیخته غربی، پدیده شگفتی‌‌سازی را رقم می‌زند و اینک نوبت به رونمایی از «Human Pups» یا «Human Dogs» در اروپا به‌ویژه بریتانیا، رسیده‌ است؛ هزاران مرد بالغ که می‌خواهند «سگ» شوند! این افراد که «انسان‌های سگ‌نما» نامیده می‌شوند، لباس‌هایی شبیه سگ از جنس لاتکس و چرم می‌پوشند و می‌خواهند زندگی سگی داشته باشند. تعداد افرادی که در این پدیده شرم‌آور درگیر هستند، تنها در بریتانیا به 10 هزار نفر می‌رسد. افزایش شمار آنها باعث شد که مغازه‌هایی برای فروش لوازم و مربیانی برای آموزش آنها پیدا شود. در این ارتباط روزنامه «ساوت چاینا مورنینگ پست» (SCMP) هنگ‌کنگ چین نوشت که تعداد ناشناخته‌ای از مردم در سراسر جهان دوست دارند کلاه‌های سگ‌مانند، یقه‌ها، دم‌ها، زانوبندهای محکم و لباس‌های چرمی یا لاستیکی را در خلوت بپوشند اما این فشار جدید برای گسترش بازی سگی و ارائه آن به فضای باز توسط بریتانیا هدایت می‌شود.

به نوشته این روزنامه، سازمان‌دهندگان ادعا می‌کنند که بریتانیا تا 10 هزار انسان سگ‌نما و «هندلر» یا افرادی دارد که نقش محافظتی صاحبان یا مربی‌هایشان را بر عهده می‌گیرند.

«دیلی میل» نیز در گزارشی مشابه اما به صورت تصویری به جزئیات این پدیده البته در استرالیا‌ اشاره کرد و نوشت که اعضا لباس‌های لاستیکی سگ می‌پوشند و خود را در قفس حبس می‌کنند. از طرفی، مربیان توله‌سگ‌های انسانی به آنها ترفندهایی را در طول جلسات ماهانه آموزش می‌دهند.

طنز تلخ آنجاست که به نوشته «دیلی میل»، اعضای این گروه استرالیایی از جامعه پزشکان، کارمندان دولتی و مکانیک‌ها تشکیل شده‌ است و انسان‌های سگ‌‎نما در سراسر اروپا، آسیا، استرالیا و ایالات متحده حضور دارند.

حامیان این پدیده معتقدند که انسان سگ نما در فرهنگ‌های مختلف جهان هر چقدر هم که بد باشد اما در حال افزایش است. بنابراین احتمال اینکه این پدیده در آینده طبیعی جلوه کند، دور از ذهن نیست.

 

 

چرا انسان غربی تمایل به سگ بودن دارد؟

 

با نگاهی موشکافانه به ابعاد مختلف این پدیده و گفت وگوهایی که با آنها صورت گرفته ‌است، می‌توان به برخی از ریشه‌های آن پی برد؛ ریشه‌هایی از مسئولیت‌گریزی و عدم اعتماد به نفس گرفته تا همجنس‌گرایی.

یکی از کسانی که به این گروه ملحق شده در اظهاراتی به روزنامه بریتانیایی «گاردین» می‌گوید: سگ‌ها زندگی فوق‌العاده راحتی دارند. آنها مجبور نیستند سر کار بروند یا به دلیل انواع مشکلات انسانی رنج ببرند. آنها حتی حسی نسبت به آینده ندارند… سگ من 16 ساعت در روز می‌خوابد… من خوش‌شانس هستم اگر بتوانم چند ساعت را پشت سر بگذارم بدون اینکه از اضطراب نهفته بیدار شوم.»

گزارش‌هایی حاکی از آن است که بیشترین طرفداران این پدیده کسانی هستند که در جوانی با مشکلاتی اعم از تسلیم در برابر قلدری یا عدم اعتماد به نفس مواجه شده‌اند و به این ترتیب زندگی سگی را سپری می‌کنند.

البته بسیاری نیز بر این باورند که این توله‌سگ‌های انسانی، مردانی همجنسگرا هستند که تمایلات جنسی خود را مانند یک حیوان در جامعه غربی به‌ویژه انگلیس به معرض نمایش می‌گذارند.

 

مستند انسان سگ نما

 

در سال 2016 مستندی تحت عنوان

«Secret Life Of The Human Pups» در شبکه 4 کشور انگلیس پخش شد؛ در این مستند، تصویر مردهای همجنسگرایی که لباسی مانند سگ به تن داشتند به نمایش گذاشته شد و سعی شده بود تا با واکاوی رفتار آنان، علت شیوع این پدیده در جامعه انگلیس مشخص شود.

روزنامه «گاردین» در گزارشی در سال 2016 نوشت که این پدیده «انسان سگ‌نما» از دل گروه‌های همجنسگرایی در 15 سال اخیر در کشور انگلیس متولد و سطح دسترسی به اینترنت باعث گسترش آن در جامعه انگلیسی شده‌ است.

البته «ساوت چاینا مورنینگ پست» نیز از این زاویه به پدیده می‌نگرد و می‌نویسد، رفتار کردن مانند توله سگ‌ها، پوشیدن یقه، زانوبند، دم، کلاه سگ مانند کت و شلوار لاستیکی، چرمی یا لیکرا و تسلیم کردن خود به یک «هندلر» از باشگاه‌های اسارت و میله‌های همجنس‌گرایان به این جریان تسری یافته ‌است.

 

«فری‌ها»، الگوی انسان‌های سگ‌نما

 

«فری‌ها» یا «خزدارها» (furry) افرادی هستند که لباس‌های حیوانات می‌پوشند و شخصیت آن حیوان را به خود می‌گیرند به عنوان نمونه مردان تمایل دارند لباس سگ بپوشند در حالی که زنان بیشتر به عنوان بچه گربه شناخته می‌شوند.

خرده‌فرهنگ فری (Furry Fandom) یکی از قدیمی‌ترین و در عین حال بدنام‌ترین خرده‌ فرهنگ‌های اینترنتی است. اعضای این خرده ‌فرهنگ علاقه‌مند به حیوانات انسان‌نما (anthropomorphic) هستند مثلاً شخصیت‌های کارتونی مثل باگزبانی یا شخصیت‌های کارتونی دیزنی.

بعضی از اعضا، حتی پا را فراتر می‌گذارند و برای شخصیت‌های خود، لباس تمام ‌بدن تهیه می‌کنند. این لباس‌ها عموماً در اجتماع‌های (convention) هر چند وقت یکباره اعضا پوشیده می‌شود. این اجتماعات عموماً در سالن‌های هتل‌ها برگزار می‌شود. بعضی از فری‌ها در این اجتماعات دور هم جمع می‌شوند تا با یکدیگر برای مناسبتی جشن بگیرند. عموماً این اجتماعات به صورت سالانه برگزار می‌شود.

چندی پیش حدود سه هزار نفر در کنوانسیون سالانه Biggest Little Fur Convention در شهر رینو در شمال ایالت نوادا شرکت کردند که در میان آنها حدود 700 نفر لباس‌های خزدار بر تن داشتند.

 

 

سرعت بالای انحطاط اخلاق در غرب

 

 

سال‌هاست که آزادی‌های بی‌حدوحصر و خواسته‌های دور از شأن انسانی باعث بروز این‌گونه ناهنجاری‌های فرهنگی اجتماعی همچون همجنسگرایی و پدیده انسان سگ‌نما در جوامع غربی شده ‌است؛ بسیاری از کارشناسان تأکید دارند که این‌گونه ناهنجاری‌ها برگرفته از توسعه‌یافتگی بدون توجه به کرامت انسان است.

بنابراین امروزه بزرگ‌ترین بحرانی که بر جامعه بشریت خصوصاً بر جامعه‌های به اصطلاح پیشرفته و صنعتی حکومت می‌کند، بحران معنوی و اخلاقی است.

عقلانیت در کنار اخلاق می‌تواند انسان را در مسیر درست قرار دهد. در همین ارتباط یک فعال فضای مجازی در صفحه توئیتر خود نوشت: «اول عقاید و باورها رو میگیرن بعد شرم، حیا، عقلانیت، غیرت و مفهوم خانواده خودش میره بعدش لباس‌ها تغییر میکنه و نهایتاً انسان تبدیل میشه به حیوان. بیش از 10000 نفر در انگلیس خودشون رو به شکل سگ در آوردن و مثل اونا در خدمت اربابانشون هستند.»

فوکویاما با وجود حمایت از لیبرالیسم اما نگران فروپاشی اخلاق است و می‌نویسد «به نظر من جامعه آمریکا با بحران‌های جدی رو به رو است که آینده آن را تهدید می‌کند، مشکل جهان امروز، اقتصادی، سیاسی و … نیست بلکه بحران ناشی از فروپاشی انسجام اخلاقی است.»

از نگاه ناظران، بحران اخلاقی از جمله معضلات اساسی پیش روی جوامع غربی به‌خصوص آمریکا است. هرج و مرج اخلاقی و از دست رفتن ملاک‌های درست، محصول افول خانواده، عملکرد رسانه‌ها و نیز بی‌بند و باری و مسئولیت‌ناپذیری جنسی است. عامل اساسی و مهمی که در ورای این عوامل تأثیر اساسی دارد، رویکرد تساهل محور و رواداری نسبت به مسائل غیراخلاقی در جامعه است.

«رابرت جی. رینگر» از جمله دانشمندانی است که با درک انحطاط فرهنگی غرب، ریشه‌های انحطاط را در فساد اخلاقی می‌داند و می‌نویسد: افول و زوال غرب را می‌توان به وسیله یک نمودار پرنوسان نشان داد. آثار انحطاط در ایالات متحده آمریکا در پنجاه سال مورد مطالعه (سال‌های بین 1912 تا 1963) بیشتر از 137 سال پیش به چشم می‌خورد و نیز این آثار در بیست سال گذشته بیشتر از پنجاه سال پیش بوده است.

 

 

این واقعیت را می‌توان آشکارا در کلام رهبر معظم انقلاب شنید که یکم بهمن 1393 در دیدار قهرمانان و ورزشکاران مسابقات آسیایی و پاراآسیایی فرمودند: «[غربی‌ها] افتخار می‌کنند به بی‌عفّتی و برهنگی، افتخار می‌کنند به عدم رعایت اخلاق جنسی؛ یعنی همانی که در روایات ما هست که معروف می‌شود منکر، منکر می‌شود معروف؛ این الان در دنیای غرب تحقّق پیدا کرده ‌است.»

 

 

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: انسان سگ نما , ناهنجاری , همجنسگرایی ,
:: بازدید از این مطلب : 62
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 12 مهر 1403 | نظرات ()